آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

عزیزان من *عرفان و آرمان*

ماه دوم زندگی آرمان

1392/5/2 1:21
نویسنده : مامان الهام
719 بازدید
اشتراک گذاری

از هفته سوم زندگیت دل دردات شروع شد...هر شب با دل درد زیادی میخوابیدی طوری که من از ساعت ٧شب تا ٢  ٣  صبح یا داشتم شیر میدادم یا بادگلو میگرفتم یا دل دردتو با ماساژ یا باگذاشتن روی دستم اروم میکردم ....niniweblog.comشبای سختی بود واوج دل دردات درست روز اول عید بود....برای همین ما اصلا عکس عید از سال ١٣٩٢ نداریم ناراحت حتی روز ١ فروردین رفتیم بیمارستان مفید تا معاینه بشیگریه

تشخیص باباجون ودیگر دکترا یکی بود ...دل درد کولیکی....تمام داروهای این دل دردو خریدیم  فایده نداشت .

حالا دردات شده بود شبانه روزیسوال ؟؟؟؟

خلاصه از دارو که نتیجه نگرفتیم چسبیدیم به نذرو نیاز...که خدارو شکر روز ششم عید دردات خیلی کم شد و ناپدید شد.

نمیدونم تاثیر دارو بود یا نذرها ...هرچی بود تموم شد..دلم برات خیلی میسوخت خیلی درد میکشیدی گاهی هردو باهم گریه می کردیمگریهگریه. این چند شب علاوه برمن ،بابایی حتی عرفان بیدار بود که تورو آروم کنه تا دردت تموم بشه...که خدارو شکر دل درد کولیکی که برای بعضی از نی نیا تا ٤ ماهگی ادامه داره مال تو با به پایان رسیدن ماه دوم،تموم شد.

 

عکس های ماه دوم

١ماه ١٠ روز

h

1ماه و 15

kیث

همونطور  که گفتم از عیدوسفره هفت سین ما عکس نداریم اما این عکس حمام عیدته niniweblog.comالبته با لباس عیدت...که حسابی بعد از حمام خسته بودی وعصبانینگران

ش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله خرم
2 مرداد 92 11:30
مشكل از كوليك نبوده بيشتر از ظرفيت معده نوش جان مي كردي اين جوري دل درد داشتي قربونت برم كه زود كپلي شدي آرمانييييييي
خاله خرم
6 مرداد 92 11:28
Akh khale man asheghein boliz shalvare varzeshitam khaili jigar mishodi ba in lebas. Delam barat tang shodeh kochmolooo khale
مامان دو ماه زمینی
6 مرداد 92 12:53
هزار ماشاله خدا برات نگهشون داره به ما هم سر بزنین مچکرم